برنامه امتحانی ترم دوم
آشنایی با سیره اخلاقی امام رضا علیه السلام
اخلاق، يكی از عناصر مهم شخصيت انسان است، و كاشف كيفيت ذات، و درون اوست. امام رضا (ع) به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدين سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب كردند، همچنين انسانيت آن حضرت، يگانه و بی‌مانند بود، و در حقيقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود كه خود آن حضرت، يكی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت. از ابراهيم بن عباس صولی (۱) نقل شده، كه گفته است:
من ابوالحسن الرضا عليه السلام را هرگز نديدم در سخن گفتن، با كسی درشتی كنند.
من ابوالحسن الرضا عليه السلام را هرگز نديدم سخن كسی را پيش از فراغ از آن، قطع كند.
هرگز درخواست كسی را ،كه قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.
هرگز پاهای خود را، جلو همنشين، دراز نمی‌كردند.
هرگز در برابر همنشين تكيه نمی‌كردند.
هرگز او را نديدم،كه غلامان و بردگان خود را بد گويند.
هرگز او را نديدم، كه آب دهان بيندازند.
هرگز او را نديدم، كه قهقهه بزند، بلكه خنده‌اش تبسم بود.
تا آنجاكه می‌گويد: هر كه بگويد در فضليت، كسی را مانند او ديده، از او باور نكنيد.(۲)
نقل شده زمانی كه امام رضا عليه السلام مجبور به پذيرفتن ولايت عهدی شدند، چون روز عيد فرا رسيد مامون برای خواندن نماز از امام عليه السلام دعوت به عمل آورده ايشان با ساده‌ترين پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عيد بود حاضر شدند، اين لباس عبارت بود از دو قطيفه روی لباس و عمامه سفيدی از كتان كه به سربسته بود كه يك طرف آن را به سينه و طرف ديگرش را ميان دو شانه انداخته بودند عصايی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ايشان اين وضعيت را ديدند آنان هم چون امام راه افتادند.
امام علی بن موسی الرضا عليه السلام جامع تمام فضائل بودند، به طوری كه تمام صفات عالی در ايشان جمع شده بود. خصايص شريف امام رضا عليه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترين پيامبر خدا صلی الله عليه و آله بود كه از ميان پيامبران ممتاز بودند. ايشان درباره زهد به نقل از پدرانشان می‌فرمودند زاهد آن است كه حلال دنيا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنيا را از ترس عقاب ترك می‌كند.(۳)
محمد بن عباد (۴) درباره رفتار زاهدانه آن حضرت می‌گويد: پوشش ابوالحسن عليه السلام در طول تابستان همواره يك بوريا بود. ايشان در طول زمستان با همه عظمت و وقاری كه داشتند پوششی ساده داشتند و به دور از هر گونه علامت‌گذاری و يا اين كه رنگ مخصوصی داشته باشد هميشه لباس زبر به تن می‌كردند مگر آن كه می‌خواستند پيش مردم و به ديدن آنها بروند كه در آن وقت بهترين لباس خود را می‌پوشيدند.(۵)
امام می‌فرمودند: لباس مظهر خارجی انسان است نمی‌توان نسبت به آن بی‌توجه بود حرمت مومن ايجاب می‌كند كه انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعايت كند و مقيد باشد كه پاكيزه و خوش لباس باشد.(۶)
از دلائلی كه امام رضا عليه السلام نزد مردم، لباس خوب می‌پوشيدند اين بود كه اگر ظاهر انسان تميز و پاكيزه باشد، ديگران از ديدن اين فرد لذت می‌برند و تحت تاثير وی قرار می‌گيرند. هم چنان كه از ديدن يك انسان كثيف و آلوده حالشان دگرگون می‌شود، ايشان لباس زيبا و پاكيزه می‌پوشيدند تا مردم با ديدن ايشان درس نظم و پاكيزگی را در كنار ساده زيستی بياموزند و از طرفی نشان دهند كه مومن از مال حلال در حدّ شأنش می‌تواند از امكانات اين دنيا استفاده كند. همچنين نقل شده: در محيط خانه امام رضا عليه‌‌السلام آثاری از زندگی اشرافی وجود نداشت از زيور و زينت استفاده نمی‌كردند، مگر اين كه خود را به عود هندی خام بخور می‌دادند.
گوشه‌گيری از دنيا و ساده زيستی برجسته‌ترين صفات امام رضا عليه السلام بود. تمام راويان متفق القولند كه وقتی آن حضرت وليعهد مامون شدند هيچ توجهی به جنبه قدرت و عظمت آن نداشتند. نقل شده زمانی كه امام رضا عليه السلام مجبور به پذيرفتن ولايت عهدی شدند، چون روز عيد فرا رسيد مامون برای خواندن نماز از امام عليه السلام دعوت به عمل آورده ايشان با ساده‌ترين پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عيد بود حاضر شدند، اين لباس عبارت بود از دو قطيفه روی لباس و عمامه سفيدی از كتان كه به سربسته بود كه يك طرف آن را به سينه و طرف ديگرش را ميان دو شانه انداخته بودند عصايی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ايشان اين وضعيت را ديدند آنان هم چون امام راه افتادند.(۷)
نمونه ديگری از اخلاق امام رضا عليه السلام اين بود كه در دوران ولايت عهدی وتصدی بالاترين مقام در دولت اسلامی به هيچ يك از غلامانشان دستور نمی دادند كه كارهای ايشان راانجام دهند.
روايت شده كه وقتی ايشان به حمام نياز داشتند از اين كه به كسی دستور بدهند حمام را برای ايشان آماده كنند، تنفر داشتند و خود كارهای شخصی خويش را انجام می‌دادند. همچنين ايشان جهت همدردی با مردم به حمام عمومی شهر می‌رفتند و از نزديك با مردم معاشرت داشتند.(۸)
عبادت، فروتنی در مقابل خداوند است. انسان كامل به هر اندازه به خدا نزديك‌تر باشد به همان اندازه خشوع و بندگی‌اش در مقابل خدا بيشتر می‌گردد، چنين كسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمت‌های خداوند و نظرشان به قرب پيشگاه ابديت می‌باشد اين بزرگترين امتيازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آنها خدای تعالی و عشق به خداست، شدت توجه به خدا موجب شده بود كه آنها لحظه‌ای از حق غافل نشوند‌، به طوری كه اگر گاهی حالت غفلت در خواب يا بيداری به آنها دست می‌داد آن را برای خود گناه به حساب می‌آوردند.(۹)
از ديگر ويژگی‌های آن حضرت اين بود كه هر دعايی را كه شروع می‌كردند صلوات بر محمد و آل او می‌فرستادند در نماز يا غير نماز بسيار صلوات می‌فرستادند، شب‌ها موقعی كه می‌خواستند بخوابند قرآن تلاوت می‌كردند، موقعی كه به آيه‌ای می‌رسيدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن می‌گفتند گريه می‌كردند و می‌فرمودند: «پناه می‌برم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز يك بار تمام قرآن را تلاوت می‌كردند.
به همين دليل همواره آنان را می‌بينيم كه در وادی شكر الهی اظهار عجز می‌كنند و با اين همه از خوف الهی لابه می‌كنند و اين نشان دهنده تواضع و فروتنی آنها در مقابل ذات احديت است.
پرهيزگاری و تقوای امام رضا عليه السلام طوری بود كه نه تنها مردم، بلكه دشمنان نيز به آن اعتراف می‌كردند، ايشان همه فكر و انديشه‌شان، حفظ دين خدا و اجرای وظايف الهی بود و نجات خود و مردم را در تقوا، پرهيزگاری و عبادت كردن می‌دانستند. چيزهايی كه در دنيا وجود داشت، سبب نشد كه ايشان از وظيفه خود دور بيفتد، ايشان به دنيا علاقه نداشتند و نسبت به آن بی‌رغبت بودند، زهد و عبادتشان بی‌نظير بود، هميشه سعی داشتند مردم را به تقوا و عبادت و پرستش خداوند دعوت نمايند (۱۰) چنان كه به برادرشان زيد فرمودند: «ای زيد از خدا بترس، آن چه كه ما به آن رسيده‌ايم به وسيله همين تقواست هر كس كه تقوا داشته باشد و خدا را مراقب خود نداند از ما نيست و ما از او نيستيم.»(۱۱)
منابع تاريخی، امام رضا عليه اسلام را پرهيزگاری می‌دانند كه مكرر به زيارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره می‌رفتند، ايشان به زيارت قبر پيامبر صلی الله عليه و آله علاقه فراوانی داشتند، بالای قبر پيامبر صلی الله عليه و آله می‌رفتند و خودشان را به قبر شريف می‌چسبانيدند، در كنار قبر پيامبر صلی الله عليه و آله شش يا هشت ركعت نماز می‌خواندند در ركوع يا سجده سبحان الله سه بار يا بيشتر می‌گفتند، زمانی كه نمازشان تمام می‌شد به سجده می‌رفتند آن قدر سجده را طولانی می‌كردند كه عرق ايشان روی ريگ‌های مسجد می‌ريخت، صورت مباركشان را روی زمين يا خاك مسجد می‌گذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق می‌ورزيدند و برای عبادت خداوند انواع رنج‌ها را تحمل می‌كردند.(۱۲)
امام رضا عليه‌السلام همچون پدر و اجداد پاكشان همواره قبل از هر چيز بنده خالص خداوند بودند، و همه چيز را در بندگی خدا دنبال می‌كردند در پرتو همين بندگی بود كه به ارزش‌های والای انسانی و مقام‌های بلند معنوی دست يافتند. عبادت، راز و نياز، مناجات و سجده‌های طولانی‌شان نشان می‌دهد كه ايشان دلداده خداست رابطه تنگاتنگ عاشقانه با ذات پاك خداوند داشتند. يكی از همراهان اين بزرگوار در سفر خراسان می‌گويد: به روستايی رسيديم، آن حضرت به نماز ايستادند، و سجده‌های طولانی به جای آوردند، او می‌گويد: شنيدم امام در سجده می‌گفتند:
«خدايا اگر تو را اطاعت كنم حمد و سپاس مخصوص تو است و اگر نافرمانی كنم حجت و عذری برايم نخواهد بود، من و ديگران در احساس تو شريكی نداريم اگر نيكی به من رسد از جانب تو است. ای خدای بزرگوار! مردان و زنان با ايمان را در مشرق و مغرب در هر كجا هستند بيامرز.»(۱۳)
با توجه به مضمون دعاهای ائمه می‌بينيم دعای امامان ابتدا برای ديگران به خصوص مومنان بود بعداً برای خودشان دعا می‌كردند اين نشان‌دهنده آن است كه آنها چقدر به فكر ديگران بودند و در حق مردم مهربانی می‌كردند.
كسی را با تقواتر نسبت به خدای متعال مثل او نديده بودم، ذكر خدا هميشه بر لبانشان جاری بود، هميشه خداترس و پارسا بود، موقعی كه وقت نماز می‌شد در سجده‌گاه خود می‌نشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذكرهای ديگر می‌گفتند و بعد از نماز اطرافيان را نصيحت می‌كردند.
در مورد امام رضا عليه السلام بايد گفت ايشان، اسوه كامل عبوديت بودند و در اين راه به حدی رسيده بودند كه ايشان را عاشق عبادت می‌دانستند. آن حضرت بسياری از روزها را روزه داشتند و بسياری از شب‌ها بيدار بودند. به طوری كه در زمان ايشان و نه بعد از آن، كسی به اين درجه نرسيد حتی زاهدترين افراد.
نكته مهم ديگر اين كه امام رضا عليه السلام بسياری از اوقات شبانه روز به درس و بحث مشغول بودند، فقه و علوم محمدی را به شاگردانشان درس می‌دادند زيرا ايشان درس را نمونه‌ای از ذكر و عبادت می‌دانستند و زمانی كه از درس دادن فارغ می‌شدند به ذكر گفتن خدا می‌پرداختند.(۱۴)
اباصلت می‌گويد: من در سرخس به خانه‌ای كه حضرت را تحت نظر گرفته بودند رفتم، از نگهبان اجازه گرفتم او گفت: حالا موقع رسيدن به حضور ايشان نيست. گفتم: چرا؟ گفت: امام (عليه السلام) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز می‌خواند و از نماز، يك ساعت پيش از ظهر و نزديك غروب فارغ می‌شوند و همه اوقاتشان در جای نماز نشسته و مشغول مناجات خدا می‌شود. اباصلت به نگهبان می‌گويد در همين موقع اجازه بگير. اتفاقا اجازه گرفتند من در همان حال كه ايشان انتظار نماز را داشتند به حضورش شرفياب شدم.(۱۵)
اهميت امام به نماز در سيره عملی ايشان كاملا مشهود است. نقل شده است روزی ايشان با بزرگان اديان مختلف مناظره داشتند و سخنان زيادی بين امام (عليه السلام) و حاضران رد و بدل می‌شد، جمعيت زيادی در آن مجلس حاضر بودند. زمانی كه ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. يكی از حاضران كه عمران نام داشت گفت: سرورم سخنانمان را قطع نكن كه دلم آزرده می‌شود شايد اگر سخنانتان را ادامه دهی مسلمان شوم . ايشان فرمودند نماز می‌خوانيم و برمی‌گرديم امام برخاستند و نماز خواندند. (۱۶)
از ديگر ويژگی‌های آن حضرت اين بود كه هر دعايی را كه شروع می‌كردند صلوات بر محمد و آل او می‌فرستادند در نماز يا غير نماز بسيار صلوات می‌فرستادند، شبها موقعی كه می‌خواستند بخوابند قرآن تلاوت می‌كردند، موقعی كه به آيه‌ای می‌رسيدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن می‌گفتند گريه می‌كردند و می‌فرمودند: «پناه می‌برم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز يك بار تمام قرآن را تلاوت می‌كردند و می‌فرمودند:
«اگر خواسته باشم قرآن را در كمتر از سه روز تمام كنم می‌توانم ولی هيچ آيه را نخواندم مگر اين كه در معنی آن آيه فكر كنم، و درباره اين كه آن آيه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده، از اين رو هر سه روز قرآن را تلاوت می‌كنم.»(۱۷)
ايشان هر دعايی كه می‌كردند خيلی زود به اجابت می‌رسيد، نقل شده كه به مأمون خبر داده بودند كه امام رضا عليه السلام مجالس علمی مربوط به دين و مذهب تشكيل داده‌اند و اين كار باعث شده مردم به مقام علمی ايشان پی ببرند. مامون فردی را مامور كرد كه نگذارد مردم در اين مجالس شركت كنند، امام را نزد خود خواند و نسبت به ايشان بی‌احترامی و پرخاشگری كرد. ايشان از نزد مامون با ناراحتی بيرون آمدند و در حالی كه لب‌های خود را تكان می‌دادند و می‌گفتند: به خدا سوگند او را نفرين می‌كنم كه ياری خداوند از او برداشته شود. موقعی كه به خانه رسيدند دو ركعت نماز به جا آوردند. اباصلت می‌گويد: امام هنوز نمازشان را تمام نكرده بودند كه زلزله‌ای در شهر اتفاق افتاد، فريادهای زيادی شنيده می‌شد و گرد و غبار زيادی از زمين بلند شد. اباصلت اضافه كرد من از جايم حركت نكردم تا امام (عليه السلام) سلام نماز را گفتند. بعد از آن بالای پشت‌بام رفتم و بيرون را نگاه كردم و جز سرهای شكسته چيزی نديدم بعد از مدتی مأمون و لشكرش در حالی كه سرشان شكسته بود را ديدم كه با كمال خفت و خواری از شهر بيرون شدند.(۱۸)
از اصول اخلاقی كه در زندگی همه‌ی امامان فراوان ديده شده است جود و سخاوت است. سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، يعنی انسان از امكانات مادی و معنوی كه در اختيارش وجود دارد فقط خودش استفاده نكند بلكه با بخشش به ديگران قسمتی از مشكلات آنها را حل كند و ديگران را از نعمت‌هايی كه خداوند به او داده، چه نعمت مادی و چه نعمت‌های معنوی مانند علم برخوردار كند.(۲۳)
سخاوت از «سخاء» گرفته شده است و «سخا النار و يسخوها»، يعنی اين كه اگر خاكستر آتش را از آتش پاك كنيم، بهتر می‌سوزد و روشنايی‌اش بيشتر می‌شود،‌ بنابراين تعريف سخاوت كه از همين ريشه است موجب روشنايی و گرم كردن كانون خانواده‌های بينوايان می‌شود.(۲۴)
شايد بهترين تعريف درباره سخاوت بيان امام رضا عليه السلام باشد كه فرمودند:
«السخی ياكل من طعام الناس لياكلوا من طعامه و البخيل لاياكل من طعام الناس لئلا ياكلوا من طعامه»؛ انسان سخاوتمند از غذای ديگران می‌خورد تا از غذای او بخورند، ولی انسان بخيل از غذای ديگران نمی‌خورد تا از غذای او نخورند.»(۲۵)
در بررسی سيره امام رضا عليه السلام ويژگی بذل و بخشش بسيار به چشم می‌خورد. ايشان بسيار صدقه پنهانی می‌دادند و اموال خويش را بين نيازمندان تقسيم می‌نمودند. روايت شده كه ايشان يك سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بين نيازمندان تقسيم كردند. فردی به ايشان گفت: اين گونه بخشش، ضرر است. حضرت فرمودند: اين گونه بخشش ضرر و زيان نيست بلكه غنيمت است، هرگز چيزی را كه به وسيله آن طلب اجر و كرامت می‌كنيد، غرامت و ضرر به شما نياور.(۲۶)
گزارش شده هر وقت سفره غذا را برای امام پهن می‌كردند كاسه‌ای نزديك ايشان قرار می‌دادند، ايشان از هر نوع غذا مقداری را برمی‌داشتند و در آن كاسه می‌ريختند و دستور می‌دادند آن را بين فقرا تقسيم كنند. بعداً می‌فرمودند:
فلا اقتحم العقبه(۲۷)؛ باز هم به عقبه تكليف تن در نداد.
و می‌فرمودند: خداوند می‌داند كه همه مردم قدرت اين را ندارند كه بنده آزاد كنند برای آنها راه ديگری قرار داده، و آن غذا دادن به فقرا است.(۲۸)
شيوه امام(ع) در بخشش طوری بود كه حتی كسی كه مورد جود امام رضا عليه السلام قرار می‌گرفت، ذره‌ای احساس شرمندگی نكند. نقل شده كه ايشان در مجلسی با ياران خود مشغول صحبت كردن بودند، جمعيت زيادی در آن مجلس حضور داشتند كه ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به حضرت سلام كرد و گفت: من مردی از دوستان پدران و نياكان شما هستم. از حج برمی‌گشتم كه خرجی خود را گم كردم، ‌اگر شما به من كمك نمائيد تا به وطنم برسم پولی كه شما به من می‌دهی، از طرفتان صدقه خواهم داد. حضرت فرمودند: بنشين. بعد از مدتی كه جمعيت پراكنده شدند و جز عده‌ی كمی باقی نماندند امام به اتاقشان می‌روند و بعد از مدت كمی بازگشتند و دستشان را از بالای در بيرون آوردند و پرسيدند آن مرد كجاست؟ مرد جواب داد من در حضور شما هستم.
ايشان فرمودند: اين دويست اشرفی را بگير و خرج كن، لزومی ندارد كه از طرف من صدقه بدهی از نزد من خارج شو تا ترا نبينم و تو نيز مرا نبينی. بعد از رفتن آن مرد، فردی كه در آنجا حضور داشت به امام رضا عليه السلام عرض كرد: شما نسبت به اين شخص احسان و بخشش نموديد. علت اين كه فرموديد تا شما او را نبينيد و او شما را نبيند چيست؟ ايشان فرمودند: از ترس اين كه مبادا شرمندگی در صورت او ببينم آيا از رسول خدا صلی الله عليه و آله) شنيده‌ايد كه فرمودند: حسنه مخفيانه با هزار حج برابر است.(۲۹) اين عمل امام (عليه السلام) ما را متوجه مطلبی می‌كند و آن اين كه اگر انسان وقتی چيزی به بينوايی يا سائلی می‌دهد بخشش نيست بلكه شكر نعمتی است كه خداوند به او داده است. انسان تا موقعی كه حقوق واجبش را نپرداخته در خطر بزرگی قرار دارد بخشش امام به خاطر دوستی كردن با ديگران نيست بلكه به خاطر شكر كردن نعمت‌های خداوند است كه به ايشان داده است.
همچنين نقل شده است شخصی به حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) گفت: به قدر جوانمردی خودتان به من عطا و بخشش كنيد. ايشان فرمودند: اين اندازه برای من مقدور نخواهد شد. او گفت: پس به اندازه مروت من عطا كن. حضرت فرمودند: اين مقدار ممكن می‌شود پس از اين جريان به غلام خودشان دستور دادند تا مبلغ ۲۰۰ اشرفی به او بدهند.(۳۰)
تواضع امام به اندازه‌ای بود كه بعضی مواقع مردم ايشان را نمی‌شناختند و از افراد معمولی تمييز نمی‌دادند. نقل شده است كه روزی ايشان وارد حمامی می‌شوند مردی آن جا بود كه ايشان را نمی‌شناخت به امام می‌گويد بيا مرا مشت و مال بده. حضرت شروع به ماليدن دست و پای او كردند زمانی كه ايشان را شناخت عذر خواهی كرد ولی امام او را دلداری دادند.(۳1)
ادب و تواضع امام رضا عليه السلام نسبت به ديگران به اندازه‌ای بود كه اگر فردی بر امام وارد می‌شد ايشان به خاطر احترام گذاشتن به آن فرد از جايشان برمی‌خاستند و او را در مناسبت‌ترين مكان‌ها جا می‌دادند.(۳2)
امام رضا (ع) به عنوان اسوه كانون مهر و عاطفه نسبت به بندگان خدا بود. در زيارت آمده است: السلام علی الامام الرئوف؛ (سلام بر امام و پيشوای با رافت و مهربان) اين لقبی است كه از طرف خداوند به ايشان داده شده است. ايشان بيشترين محبت و مهربانی را نسبت به مردم و اهل خانه و خدمت گزارانشان داشتند. در روزی كه ايشان مسموم شدند و در آن روز به شهادت رسيدند بعد از اين كه نماز ظهر را خواندند به فردی كه نزديكشان بود فرمودند: مردم (منظور اهل خانواده كاركنان و خدمتگزارانشان بودند) غذا خورده‌اند؟ آن فرد جواب داد: آقای من در چنين وضعيتی كسی می‌تواند غذا بخورد؟ در اين لحظه كه امام عليه السلام متوجه می‌شوند كسی غذا نخورده، می‌نشينند و دستور آوردن سفره‌ای را می‌دهند همه را سر سفره دعوت می‌كنند و آنها را يكی يكی مورد محبت قرار می‌دهند.(33)
ايشان در جايی كه مربوط به شخص خودشان بود بزرگ‌ترين گذشت‌ها، عالی‌ترين ايثارها و بيشترين محبت را نسبت به ديگران داشتند. رفتار عملی امام رضا عليه السلام نشانه انسانی كامل و نمونه است كه هيچ علاقه‌ای به دنيا و ظواهر آن ندارد.
اگر فردی حتی كوچك‌ترين خدمتی برای امام رضا(ع) انجام می‌داد، ايشان نهايت تشكر و قدردانی را به جا می‌آوردند و حتما خدمت آن فرد را جبران می‌نمودند. آن حضرت به مستضعفان و گرفتاران توجه خاصی می‌كردند، اگر آنها گرفتاری و ناراحتی داشتند، سعی می‌كردند مشكل آنان را حل كنند. زياد بودند افرادی كه در سايه ياری رسانی‌های امام عليه السلام به خيری دست يافتند.

**************************************************************
پی‌نوشت‌ها:
۱- از اصحاب رضا عليه السلام بود.
۲- محمدباقر مجلسی، المكتبة الاسلاميه، تهران، ۱۳۷۱، ص ۹۰ -۹۱، علی بن عيسی، الاربلی، كشف الغمه، ج ۳، ص ۱۵۶ – ۱۵۷.
۳- ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا عليه السلام، علی اكبر غفاری، ج ۱، ص ۶۲۸.
۴- از ياران و معاصران امام رضا عليه السلام بود.
۵ - علی بن عيسی الاربلی، كشف الغمه، ج ۳، ص ۱۵۷.
۶ -ر.ك باقر شريف، قرشی، پژوهشی دقيق در زندگی علی بن موسی الرضا، سيدمحمد صالحی، تهران، دارالكتب اسلاميه، ۱۳۸۲، ص ۵۹-۶۰.
۷ - ر.ك محمدبن محمد، مفيد ارشاد، هاشم رسولی محلاتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۳۷۲ – ۳۷۳.
۸- ر.ك باقر شريف، قرشی، پژوهشی دقيق در زندگی امام رضا عليه السلام ، ج ۱، ص ۵۷.
۹ - ر.ك سيدهاشم ، رسولی محلاتی، مجموعه آثار نخستين كنگره جهانی حضرت رضا، ناشر كنگره امام رضا، ص ۴۲۵- ۴۲۶.
۱۰ - ابن بابويه، صدوق عيون اخبارالرضا، علی اكبر غفاری، ج ۲، ص ۴۳۵.
۱۱- ابن بابويه، صدوق، عيون اخبارالرضا، علی اكبر غفاری، ج۲، ص ۵۷۳.
۱۲ - همان، ج ۲، ص ۴۲۱.
۱۳ - محمدباقر مجلسی، بحارالنوار، ج ۴۹، ص ۹۲-۹۳ .
۱۴- ر.ك. حسين عمادزاده، مجموعه زندگانی چهارده معصوم ، ص ۱۰۶۴.
۱۵- ر.ك. ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا، علی اكبر غفاری، ج۲، ص ۴۳۱-۴۳۲.
۱۶ - ر. ك . محمدتقی، مدرسی، امامان و جنبش‌های مكتبی، حميدرضا آژير، چاپ اول ۱۳۶۷، مشهد، آستان قدس رضوی، ص ۲۸۱.
۱۷- ر.ك . ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا، علی اكبر غفاری، ج ۲، ص ۴۲۰ .
۱۸- ر. ك. ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا، علی اكبر غفاری، ج ۲، ص ۴۰۲.
۲۳- ر.ك. محمد محمدی اشتهاردی، اصول اخلاقی امامان، قم، دفتر تبليغات اسلامی، ص ۵۳.
۲۴- ر.ك. همان، ص ۵۴.
۲۵- ر.ك. محمدباقر مجلسی، بحارالنوار، ج ۴۹، ص ۱۰۲.
۲۶- ر.ك. محمد امين، سيره معصومان، حجتی كرمانی، سروش، ۱۳۷۴، ص۱۵۰.
۲۷- سوره بلد، آيه ۱۱.
۲۸- ر.ك. مجلسی، محمدباقر، بحارالنوار، ج ۴۹، ص۹۷، حسين عمادزاده، چهارده معصوم، ص ۱۰۶۵
۲۹- ر.ك. مجلسی، محمدباقر، بحارالنوار، ج ۴۹، ص۱۰۱ -۱۰۰.
۳۰- ر.ك. مجلسی، محمدباقر، بحارالنوار، ج ۴۹، ص۱۰۰.
31- محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۹ ، ص ۹۹، محمدجواد، فضل الله، تحليل از زندگی امام رضا عليه‌السلام، ص ۴۳.
32- محمدجواد فضل الله، تحليلی از زندگانی اما م رضا عليه السلام، ص ۴۵.
33- ابن بابويه، صدوق، عيون اخبارالرضا، علی اكبر غفاری، ج ۲، ص ۴۹۸.